یادداشتهای یک خوری

دست نوشته ها

یادداشتهای یک خوری

دست نوشته ها

خاطرات تلخ

نمی دانم چرا انسان خاطراتش را وقتی با سختی ها همراه بوده بیشتر به یاد میاره.

اصلاً جالب تر اینکه وقتی از تحمل سختی هایمان در گذشته یاد می کنیم بیشتر لذت می بریم تا از خوشی ها...

اینکه زندگی بدون سختی ، سخت است.واقعاً که حقیقت دارد. و عجیب این شادی بدون سختی و غم کم رنگ جلوه می کند ... حالا چرا ؟ نمی دانم.

فقط می دانم که زندگی بی غم و سختی تلخ خواهد شد، آن قدر تلخ که شاید خوشی های بیش از حد، زندگی را پوچ کند؛

پس باید سختی ها را به جان خرید و با اراده ای مردانه با آن جنگید؛

و اگر دیدیم دیگر از دست مان کاری بر نمی آید از معبود صبری عظیم و امیدی وافر بخواهیم.راستی این شعر جناب رودکی رحمة الله علیه را حفظ کنید خیلی به کارتان می آید.

زمانه پندی آزاد وار داد مرا

زمانه را چو نکو بنگری همه پند است

به روز نیک کسان گفت که تو غم نخوری

بسا کسا که به روز تو آرزومند است